-
بی تو ای دوست ...
جمعه 11 اسفند 1391 21:28
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم *** در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید *** یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی...
-
نشان از عاشقی
شنبه 3 تیر 1391 18:16
طی زمان کن ای فلک ، مژدهی وصل یار را پارهای از میان ببر این شب انتظار را شد به گمان دیدنی، عمر تمام و ، من همان چشم به ره نشاندهام جان امیدوار را هم تو مگر پیالهای، بخشی از آن می کهن ور نه شراب دیگری نشکند این خمار را شد ز تو زهر خوردنم مایهی رشک عالمی بسکه به ذوق میکشم این می ناگوار را نیم شرر ز عشق بس تا ز...
-
قبل از اینکه دیگران ما را بسنجند ، خود را بسنجیم .
یکشنبه 27 فروردین 1391 11:18
پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد. پسرک پرسید: خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟ زن پاسخ داد: کسی هست که این کار را برایم...
-
از حق خود دفاع کنید!
سهشنبه 10 دی 1387 10:11
این عنوان مقاله ایست که آقای محمد حسین کردونی در ویژه نامه کلیک این هفته روزنامه جام جم نوشته است، دیدم خالی از لطف نیست که به عنوان یک پست قرار بگیرد. از حق خود دفاع کنید!!! یکی از ناامید کننده ترین دیدگاههایی که یک برنامه نویس وب دارد ،سروکله زدن با مشتری است و بین برنامه نویسان تحت وب این جمله زیاد شنیده می شود...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 اسفند 1385 11:27
یک شاخه رز سفید تقدیم تو باد رقصیدن شاخ بید تقدیم تو باد تنها دل ساده ایست دارایی ما آن هم شب عید تقدیم تو باد نوروز باستانی و سال جدید مبارک باد
-
عشق
چهارشنبه 25 مرداد 1385 09:34
آنگاه میترا گفت : با ما از عشق بگو و او سر برآورد و به مردم نگریست . وسکوتی سخت در میانه افتاد. پس به آوازی عظیم لب به خن گشود: چون عشق اشارت فرماید قدم به راه نهید. گرچه دشوار است و بی زنهار این طریق. و چون بر شما بال گشاید ؛سر فرود آورید به تسلیم. اگر چه شمشیری نهفته در این بال ؛ جراحت زخمی بر جانتان زند. و آن هنگام...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 مرداد 1385 09:32
آنگاه ادیبی او را پرسید: از سخن بگو از گفتار و او اینچنین پاسخ داد: آن زمان که با اندیشه ی خود عزم آتشی کنید سخن اغاز می شود. و آن هنگام که تاب زیستن در خلوت دل از دست دهید زندگانی در لبهایتان جار می شود. و صدا ؛ موسیقی دلنوازیست که بدان اوقات گذرانید و دل خوش دارید. اما به ترنم این گفتار ؛ پیوسته نیمی از اندیشه تان...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 خرداد 1385 14:21
از در در آمدی و من از خود به در شدم گویی کز این جهان به جهان دگر شدم گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود، بدیدم و مشتاق تر شدم چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم دستم نداد قوت رفتن به پیش دوست چندی به پای رفتم و چندی به...
-
نعمه الله ولی
سهشنبه 12 اردیبهشت 1385 08:53
سید نورالدین نعمه الله بن عبدالله کرمانی سید نعمه الله ولی معروف به «شاه نعمه الله ولی» از عارفان و شاعران معروف قرن هشتم ونهم است. وی درحدود 730 هجری(1329 میلادی) در حلب متولد شد.بیشتر عمرش در سمرقند و هرات و یزد و ماهان کرمان سپری شد تا در شهر ماهان در سال 834 هجری (1431میلادی) درگذشت و مقبره وی در ماهان بنا گردید...
-
سلام دوستان
دوشنبه 11 اردیبهشت 1385 14:26
خوب هستید؟ ببخشید که زیاد مطلب نمی نویسم. آخه این ترم زیاد وقت ندارم و مرتب درس می خونم . و کلا زیاد به اینترنت دسرسی ندارم.در ضمن با یک گروه تئاتر کاری رو شروع کردیم که خدا کنه بتونیم با موفقیت اجراش کنیم .
-
غزل
یکشنبه 20 فروردین 1385 09:05
اندک اندک جمع مستان می رسند اندک اندک می پرستان می رسند دلنوازان ناز نازان در رهند گلعذاران از گلستان می رسند اندک اندک زین جهان هست ونیست نیستان رفتند و هستان می رسند جمله دامن های پر زر همچو کان از برای تنگ دستان می رسند لاغران خسته از مرعای عشق فربهان و تندرستان می رسند جان پاکان چون شعاع آفتاب از چنان بالا به...
-
سلام
یکشنبه 28 اسفند 1384 19:57
سال نو مبارک happy new year امیدوارم همتون سالی خوب و سرشار از موفقیت در پیش رو داشته باشید.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 اسفند 1384 16:16
می سوزم از اشتیاقت.................در آتشم از فراقت کانون من سینه من.................سودای من آذر من اول دلم را صفا داد...................آئینه ام را جلا داد آخر به باد فنا داد. ............... عشق تو خاکستر من
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 اسفند 1384 12:36
-
غزل
پنجشنبه 18 اسفند 1384 12:25
نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم ز مهر در تو نشانی ندیدم و نشنیدم چه رنجها که نیامد به رویم از غم رویت چه جورها که ز دست تو در جهان نکشیدم هزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتم هزار تیر بلا از تو خوردم و نرمیدم کدام بار جفا کز تو احتمال نکردم کدام شربت خونابه کز غمت نچشیدم ترا بدیدم و گفتم که مهر روز فروزی ولی که چه...
-
سلام
یکشنبه 30 بهمن 1384 10:11
ابتدا از دوستان خوبم که طی این چند هفنه قبولی منو در رشته ی IT تبریک گفته اند تشکر می کنم. در اینجا از تمام دانشجویان کشتی سازی بخاطر یک ترم خاطره انگیز قدر دانی می کنم.از شهاب که هم اتاقی بسیار خوبی بود متشکرم.بقیه بچه ها مخصوصا آزاد ، آسیه ، بهروزیان، پدرام،شعبانی، عاشوریان، عبدی، قیصری، کریمی، مصلح، مقتدائی، موسوی،...
-
یه غزل
چهارشنبه 5 بهمن 1384 19:18
غمت در نهانخانه دل نشیند به نازی که لیلی به محمل نشیند به دنبال محمل چنان زار گریم که از گریه ام ناقه در گل نشیند خلد گر به پا خاری آسان برآرم چه سازم به خاری که در دل نشیند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که بر خاست مشکل نشیند بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند طبیب ! از طلب در دو گیتی میاسا کسی...
-
حکایت
شنبه 1 بهمن 1384 14:22
روباهی گریزان...افتان و خیزان می رفت . سبب پرسیدند. گفت:شنیده ام که والی ولایت حکم کرده است که شیران را بگیرند و در زنجیر کنند. گفتند : ای سفیه! شیر را با تو چه مناسبت است ؟ گفت : خاموش باشید که اگر حسودان به غرض بگویند که این بچه شیر است البته گرفتار آیم و تا تفتیش حال نماید پوست از سرم کنده باشند.
-
با تو
چهارشنبه 28 دی 1384 15:09
همیشه از نگاه تو با تو عبور می کنم از اینکه عاشق تو ام حس غرور می کنم دو باره با سلام تو تازه تازه می شوم با نفس ساده ی تو غرق ترانه می شوم به حرمت حضور تو چون تو یگانه می شوم با تو ستاره می شوم ... با تو ستاره می شوم از سایه های ملتهب همیشه می گریختم با رفتن تو هر نفس بغض دوباره می شوم ناجی شام شوکران . با دل عاشقم...
-
کریسمس مبارک
شنبه 10 دی 1384 18:23
سلام دوستان هوا بس ناجوانمردانه سرد است. بله زمستان با تمام سردی خود در حال گذر است و حتی بر هوای بوشهر هم اثر کرده است . در این سرما دلتون گرم و پر مهر باشه. سال میلادی جدید رو هم به تمام مسیحی ها تبریک عرض می کنم و امیدوارم که سالی سر شار از محبت و همدلی و صمیمیت در پیش رو داشته باشند. راستی یه خبر هم در مورد خودم...
-
عشق باید باشد
سهشنبه 29 آذر 1384 10:41
تا دلی ازشادی... بال وپر باز کند تا که مرغک بر شاخ نغمه شور وشعف ساز کند عشق باید باشد تا که آواز قناری به دلت بنشیند تا نفسهای زمین گرم شود وتو انگیزه بودن باشی و تو انگیزه کامل گشتن عشق باید باشد تا زمین رنگ حلاوت گیرد عشق را با تبر رنگ و ریا این چنین خسته و بی جان نکنید با ریاکاری و تزویر و دروغ خیرگی با دل انسان...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 آذر 1384 09:04
دانی سر سودای تو دل در تب و تاب است چشمم پی دیدار تو قلبم به عذاب است زنهار مرا در تب عشقت مگذار ی زیرا که لبم تشنه ی یک بوسه ی ناب است
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 آذر 1384 10:22
ای خداوند کریم دادگر ای مرا دست بلندت تاج سر ای زمهرت عالمی در شور و حال ای رحیم و ای غفور و ذوالجلال گر نبری بند غم از پای ما وای ما و وای ما و وای ما
-
تبریک
چهارشنبه 16 آذر 1384 11:33
سلام روز دانشجو را به تمامی دانشجویان و اساتید این آب وخاک تبریک گفته و امید وارم که دانشجویان عزیز با تلاش و کوشش و کسب توانمندیهای لازم در جهت ساختن ایرانی آباد همت بگمارند. در زیر حکایت جالبی از کشکول شیخ بهایی آورده ام . امید است که مورد رضای شما دوستان واقع شود. روزی مردی با عیالش مشغول غذا خوردن بود و در میان...
-
الهی
دوشنبه 14 آذر 1384 10:00
اگر سر مویی باورم شود که پیشه ام در پیشگاه تو پذیرفته است چون سروی که از وزش صبا به چپ و راست می چمد چنان پای کوبی و دست افشانی کنم که سنگ و گل را از شورم بشورانم و کوه را از سازم برقصانم . علامه حسن زاده آملی
-
دو بیت
پنجشنبه 3 آذر 1384 17:06
مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت از سمک تا به سمایش کشش لیلا برد
-
یاداشتی از یک دوست
شنبه 21 آبان 1384 19:31
متن زیر را یکی از دوستان برام فرستاد و منم اونو برای شما در وبلاگ قرار دادم. زندگی جزیره ایست در اقیانوس تنهایی, جزیره ای با تخته سنگهای امید,درختان رویا,گتهای تنهایی و نهر های تشنگی. دوستان من زندگی شما جزیره ایست جدا از خشکی ها و سامان های دیگر مهم نیست شمار کشتی هایی که کرانه های شما را به سوی دریا های دیگر پشت سر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 آبان 1384 11:11
روان شناسان شخصیتی بر این عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خوا هید باشید دور نمی کند بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید : فرض می کنیم که شما متولد 21 مهر 1357 هستید. مهر ماه هفتم (7) سال است پس : 8=1+7=17=5+8+3+1=1385=1357+7+21 "8" شماره تولد...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 آبان 1384 10:43
مردی در جهنم بود که فرشته ای برای کمک به او آمدو گفت من تو را نجات می دهم برای اینکه تو روزی کاری نیک انجام داده ای فکر کن ببین آن را به خاطر می آوری یا نه؟ او فکر کرد و به یادش آمد که روزی در راهی که میرفت عنکبوتی را دیداما برای آنکه او را له نکند راهش را کج کردو از سمت دیگری عبور کرد فرشته لبخند زد و بعد ناگهان تار...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 آبان 1384 12:26
الا یا ایها سا قی ز می پر ساز جامم را که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را از آن می ریز در جامم که جانم را فنا سازد برون سازدزهستی هسته ی نیرنگ ودامم را از آن می ده که جانم را ز قید خود رها سازد به خود گیرد زمامم را فرو ریزد مقامم را از آن می ده که در خلوتگه رندان بی حرمت بهم کوبد سجودم را بهم ریزد قیامم را نبودی در...