تا دلی ازشادی... بال وپر باز کند
تا که مرغک بر شاخ
نغمه شور وشعف ساز کند
عشق باید باشد
تا که آواز قناری
به دلت بنشیند
تا نفسهای زمین
گرم شود
وتو انگیزه بودن باشی
و تو انگیزه کامل گشتن
عشق باید باشد
تا زمین رنگ حلاوت گیرد
عشق را با تبر رنگ و ریا
این چنین خسته و بی جان نکنید
با ریاکاری و تزویر و دروغ
خیرگی با دل انسان نکنید
کافر عشق شدن نامردیست
عشق را دست به دامان نکنید.
جهانگیرجان سلام
خسته نباشی
جالب وقشنگ بود
دستت درد نکنه
ممنونم که به من سر زدی
بازم بیا پیشم خوشحال میشوم
تا بعد...
دوست گرامی : با تشکر از وبلاگ خوبت .
اگر به کارت اینترنت احتیاج داشتی یک سری هم به ما بزن !
با یکبار امتحان ، همیشه کیمیانت را انتخاب میکنید.
لذت اتصال پرسرعت56K، ارزان، بدون اشغال ، با پشتیبانی 24 ساعته و امکان فعال سازی VPN را تجربه کنید.
دوباره قاشقی زده به کله ت؟
زیبا نوشتی
جهانگیر خان اینقدر شعرهای عشقولانه ای از خودت در نوکن.من منتظر مطلب بعدی تو هستم دوست دارم بیشتر باهات اشنا بشم.
سلام
متن زیباییه
ممنون که بهم سر زدی خوشحال شدم
موفق باشی
سلام
پاییز برگ ریزان آپ شد...
سلام خوبید؟از این شعر خیلی خوشم اومد .قشنگ بود.موفق باشید و متشکرم.