ای دل آندم که خراب از می گلگون باشی
بی زر وگنج بصد حشمت قارون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که بجاه ازهمه افزون باشی
در ره منزل لیلی که خطرهاست درآن
شرط اول قدم آنست که مجنون باشی
نقطه عشق نمودم بتو هان سهو مکن
ورنه چون بنگری از دایره بیرون باشی
کاروان رفت وتو در خواب وبیابان درپیش
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای
ورنه خود از تخمه جمشیدو فریدون باشی
ساغری نوش کن وجرعه بر افلاک فشان
چند و چند از غم ایام جگر خون باشی
حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است
هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی
سلام ...
خیلی قشنگه ..
سلام
وبلاگ زیبایی داری
متن هاتم زیباست...
خوشحال می شوم یه سر به من بزنی...
سلام این شعر از کی بود ؟ قشنگ بید !
سلام دوست عزیز
از اینکه به وبلاگم سر زدی و نظر گذاشتی خیلی ممنونم.
موفق باشید.
شعر زیبایی بود! این جناب کامیرا شعر نخونده رو میگه قشنگ؟
اگر می خوند که متوجه میشد از حافظ! است! می باشد!!!
سلام:
شعر قشنگی بود!
موفق باشی...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
سلام٬امیدوارم خوب باشین ٬وب زیبایی دارین ٬ شعر زیبایی هم بود ...لذت بردم ٬ در پناه آسمان ... bye bye honey
embed width="121" height="65" src="http://logoha.persiangig.com/image/logo/jahanbibin.swf"
زیباست...
موفق باشی.